نویسنده: محسن زاده، فرشاد*؛ عبداللهی، دینا ؛ سعادتی شامیر، ابوطالب؛
چکیده: هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی – سیستمی گاتمن و الگوی مک مستر بر عدالت زناشویی زوجهای متعارض انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش، از نوع آزمایشی با گروه کنترل و گمارش تصادفی بود. تعداد 60 نفر (30 زوج) به عنوان نمونه آماری با روش نمونهگیری در دسترس از بین زوجهای متعارض مراجعکننده به مراکز مشاوره و روانشناسی خصوصی مناطق 2 و 3 شهر تهران انتخاب شدند. زوجین به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابتدا پیشآزمون عدالت زناشویی بر هر سه گروه اجرا شد، سپس هر کدام از گروههای آزمایش ده جلسه تحت آموزش زوج درمانی مبتنی بر نظریه گاتمن، زوج درمانی مبتنی بر نظریه مک مستر قرار گرفتند. پس از پایان جلسات آموزشی، از هر سه گروه پسآزمون گرفته شد. به منظور بررسی میزان ماندگاری آموزش ارائه شده، یک ماه پس از آموزش، از هر دو گروه آزمایش، مجدداً آزمون به عمل آمد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت میانگین عدالت زناشویی بین مراحل پیشآزمون با پسآزمون (01/0 p<) و پیگیری (01/0 p<) معنادار بود؛ که نشان داد اثر اجرای زوج درمانی سیستمی-شناختی گاتمن و زوج درمانی مبتنی بر الگوی مکمستر بر الگوهای ارتباطی زوجهای متعارض پایدار بود.
نتیجهگیری: نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر حاکی از این بود که زوج درمانی سیستمی- شناختی گاتمن و الگوی مک مستر، موجب بهبود عدالت زناشویی در زوجهای متعارض شدند.
منبع: سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت زمستان 1399، دوره چهارم – شماره 4 رتبه علمی-پژوهشی (وزارت علوم/ISC (7 صفحه – از 2 تا 8 )
Comparison of the Effectiveness of Guttman’s Cognitive-Systemic Couple Therapy and Mcmaster’s Model on Marital Justice of Conflicting Couples
Author: Farshad, MohsenZadeh*; Aboutaleb, Seadatee Shamir; Dina, Abdollahi;
Abstract: The aim of this study was to compare the effectiveness of Guttmanchr(’39’)s cognitive-systemic couple therapy and McMasterchr(’39’)s model of marital justice in conflicting couples. The research design was experimental with a random control and assignment group. A total of 60 people (30 couples) were selected as statistical samples using the available sampling method from the conflicting couples who referred to counseling and private psychology centers in areas 2 and 3 of Tehran. Couples were randomly divided into three groups (two experimental groups and one control group). First, the trial of marital justice was conducted on all three groups, then each of the experimental groups underwent ten sessions of training on Gatman-based pair therapy, McMaster-based couple therapy. After the training sessions, all three groups were retested. To test the durability of the training provided, one month after the training, both experimental groups were tested again. Repeated measurements of variance analysis showed that Guttmanchr(’39’)s systematic-cognitive couple therapy and McMasterchr(’39’)s model improved marital justice in conflicting couples. Benfronichr(’39’)s follow-up test showed that there was no difference between the effectiveness of Guttmannchr(’39’)s systematic-cognitive couple therapy and the McMaster-based couple therapy on conflicting marital justice.