نویسنده: شجاعیان، محمد* ؛
چکیده: رولز با انتشار کتاب «نظریهای درباره عدالت» بهعنوان یکی از مهمترین فلاسفه سیاسی قرن بیستم مطرح شد.او در این کتاب دو اصل بنیادین را بهعنوان اصول عدالت برای همه اجتماعات بشری و با وجود تنوع اخلاقی آنها ارائه کرد. رولز در واقع عدالت را معطوف به آزادی تعریف میکند و بر مبنای آزادی به دفاع از عدالت میپردازد و رویکردی لیبرال به عدالت دارد. لیبرالها و هم ضد لیبرالها این نظریه را نقد کردهاند .از میان لیبرالها روبرت نوزیک معتقد است که نظریه عدالت رولز مستلزم دخالت مستمر در امور مربوط به فرد و نقض مداوم آزادیهای فردی است. اجتماعگرایان نیز مهترین منتقدان ضدلیبرال نظریه عدالت هستند که معتقدند این نظریه نه تلقی درستی از اجتماع ارائه میدهد و نه برداشت صحیحی از فرد. لیبرالیسم رولزی، جامعه را فقط یک مخاطره و ریسک مشترک برای نیل به مزایای فردی میداند و فرد را نیز به صورت منتزع از پیوندهای اجتماعی تلقی میکند. درحالیکه این غایات و اهداف و مشارکت فرد در اجتماعات مختلف است که هویت و موقعیت او را مشخص میکند و خصلتهای اخلاقی خاصی را به زندگی و حیات فرد، اعطا میکند.
منبع: پژوهش نامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی مهر و آبان 1395 – شماره 41 رتبه: علمی-پژوهشی/ISC (16 صفحه – از 117 تا 132 )