نویسنده: موحدی، محمد جواد *؛ بینای مطلق، سعید ؛
چکیده: مفهوم عدالت، آنگونه که در کتاب جمهوری آمده است، برای افلاطون، مفهومی انتزاعی و زاییدهی ذهن است که سقراط با استفاده از روش ماماییاش میکوشد تا آن را خلق کند. در واقع، افلاطون اگرچه بحث راجع به عدالت را از منظر بیرونی آغاز میکند، اما، غرض اصلی او، بررسی تمام نمای ساختار درونی نفس انسان است و به دنبال آن بررسی طبقات اجتماعی، تا بدین وسیله ماهیت عدالت را روشن کند. در مقابل، راولز به واقعیتهای جامعه نظر دارد و شرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی جوامع برای او حائز اهمیت هستند. راولز در دو کتاب «نظریهای دربارهی عدالت» و «عدالت به مثابه انصاف»، ماهیت عدالت را با توجه به واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی جوامع مورد بررسی قرار میدهد و نگاه او به عدالت، به مراتب کمتر از نگاه افلاطون، جنبهی روانشناختی دارد. در این مقاله از یک سو، مزایای مفهوم «عدالت به مثابه انصاف» راولز را با مزایای مفهوم عدالت نزد افلاطون مقایسه میکنیم و از سوی دیگر، بررسی خواهیم کرد که آیا راولز نیز مانند افلاطون به تحلیل سه جزئی از عدالت پرداخته است و یا اینکه میتوان از نظریهی او راجع به عدالت چنین تحلیلی را اتخاذ کرد؟
منبع: پژوهش های فلسفی بهار و تابستان 1394 – شماره 16 رتبه: علمی-پژوهشی/ISC (18 صفحه – از 197 تا 214 )
Plato and Rawls: Justice in Individual or Society?
Author: MohammadJavad, Movahedi *; Saeed, Binay-e Motlagh ;
Abstract: The conception of justice in Plato’s republic is an abstract concept that Socrates with using midwifery method strives to create it. In fact, Although Plato’s talk about justice starts from the external perspective, but, his main intention is investigation about all internal structure of human soul and then of social classes and thereby, to disclosure the nature of justice. In contrast, Rawls considered the realities of society and the economic and social conditions of current societies that were important for him. Rawls, in two books, “A Theory of Justice” and “Justice as Fairness”, will investigate the nature of justice with regard to economic and social realities of societies and his view to justice, has less psychological aspect than Plato’s view to justice. In this article, on one hand, we compare Advantages of the Rawls’s concept of “Justice as Fairness” with Plato’s concept of justice and on the other hand, we will examine whether, like Plato’s, Rawls has paid tripartite analysis of Justice or can we adopt so tripartite analysis about his view of Justice?
