نویسنده: رحیمی، مرضیه *؛ حسنی، محمد ؛ سامری، مریم ؛
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اخلاق کار اسلامی بر عدالت سازمانی، رضایت شغلی و غیبت از کار کارکنان اداره برق شهرستان ارومیه انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه کارکنان اداره برق شهرستان ارومیه است که از میان آنها 205 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است و برای گردآوری اطلاعات پرسشنامه بهکار گرفته شده است که روایی و پایایی آن بررسی و تأیید شد. برای تحلیل دادهها تحلیل آماری استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری بهکار گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که میان متغییر[j1] های اخلاق کار اسلامی کارکنان و عدالت سازمانی، اخلاق کار اسلامی و رضایت شغلی و همچنین بین عدالت سازمانی و رضایت شغلی رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد و بین عدالت سازمانی و غیبت ازکار رابطه معکوس و معنیدار وجود دارد. اما نتایج نشان میدهد بین اخلاق کار اسلامی و غیبت از کار رابطه معکوس و معنیداری وجود ندارد. همچنین، در این تحقیق نقش میانجی عدالت سازمانی در رابطه اخلاق کار اسلامی و رضایت شغلی و نقش میانجی عدالت سازمانی در رابطه اخلاق کار اسلامی و غیبت از کار تأیید شد. [j1]متغیر درست است
منبع: مدیریت فرهنگ سازمانی زمستان 1393 ، دوره دوازدهم – شماره 4 رتبه: علمی-پژوهشی/ISC (21 صفحه – از 613 تا 633 )
The Effect of Islamic Work Ethics on Organizational Justice, Job Satisfaction and Work Absence of Power Staff Urmia City
Author: Marzieh, Rahimi *; Mohammad, Hassani ; Maryam, Sameri ;
Abstract: This study was conducted with the aim of examining the impact of Islamic work ethics on organizational justice, job satisfaction and absence from work in the staffs of department of Electrical of Urmia. The population consisted of all staffs of department of Electrical of Urmia that among them, 205 people were selected as samples. Research methods is descriptive correlational and three standardized questionnaire to collect data was used. For data analysis, descriptive statistics (includes mean, standard deviation etc) and inferential statistics includes Pearson correlation coefficient, confirmatory factor analysis and structural equation modeling methods were used. Findings from the study show that between employee’s Islamic morality and organizational justice variables, Islamic ethics and job satisfaction, and also between organizational justice and job satisfaction there is a significant positive relationship, and between organizational justice and absence from work there is a negative and significant relationship. However, the results suggest that between Islamic ethics and absence from work there was no significant and negative relationship. In this study, the role of mediator of organizational justice in relationship between Islamic ethics and job satisfaction and the role of mediator of organizational in the relationship between Islamic ethics and absence from work is confirmed.